آفتاب

چرا قاتل بنیتا شیرخشک و پوشک خریده بود؟! | جزئیات جدید ماجرای بنیتا

چرا قاتل بنیتا شیرخشک و پوشک خریده بود؟! | جزئیات جدید ماجرای بنیتا

یکی از موارد عجیب در ماجرای بنیتا، نحوه دستگیری سارقانی است که بنیتا را با خودروی پدرش ربودند و عامل مرگ بنیتا شدند... وقتی پلیس به خانه سارق اول رفت، آنجا مقداری شیرخشک و پوشک دید که تازه خریده شده بودند، در حالی که او بچه نداشت...!

بیشتر بخوانید: جزئیات جدید مرگ بنیتا .
بیشتر بخوانید: ناگفته های ماجرای بنیتا | ازدواج موقت قاتل!
بیشتر ببینید: فیلم: قاتل بنیتا از پدربزرگ چه خواست؟

رئیس پلیس‌آگاهی تهران بزرگ پس از بازسازی صحنه جرم درباره جزئیات وقوع قتل بنیتا گفت: « از لحظه اولیه که خبر به ۱۱۰ و کلانتری محل اعلام می‌شود، واحد تجسس وارد عمل می‌شود و در خصوص این موضوع تشکیل پرونده انجام می‌شود. از یک‌ساعت پس از روی دادن این جرم نیز مأموران کلانتری کار خود را آغاز می‌کند. همه موارد از جمله اعلام پلاک خودرو و کنترل دوربین‌ها به صورت همزمان انجام شده است.»‌ 

سردار محمدیان ادامه داد: «‌متهمان مسیر کوتاهی را طی می‌کنند تا به محدوده و محل سکونت خود برسند. متأسفانه کودک را در خودرویی که شیشه‌های آن بالا و درها بسته بوده، اما قفل نبوده رها می‌کنند، تحقیقات پلیس در این زمینه ادامه داشت تا اینکه تماسی از سوی فردی ناشناس به عنوان یک گزارش داشتیم. البته این تماس همزمان با دستگیری سارقان رخ داد. وقتی مأموران پلیس برای بازداشت اولین سارق وارد خانه‌اش شدند، دیدند مقداری پوشک و شیرخشک توسط خانواده‌ای که در آن واحد بوده، خریداری شده‌است‌، این موضوع امیدهایی را برای سالم بودن کودک ایجاد کرد، اما بعداً مشخص شد که لوازم برای پسربچه‌ای ۹ ماهه که برادرزاده متهم بوده‌، خریداری شده‌است.»

من را اعدام کنید
در حالی که متهمان صحنه را بازسازی می‌کردند، اهالی محل با دادن شعارهایی با خانواده بنیتا ابراز همدردی می‌کردند. گروهی فریاد می‌زدند متهمان را در همین محل اعدام کنید و گروهی دیگری هم فریادهای دیگری که همگی حکایت از انزجار مردم از متهمان داشت، سر می‌دادند. در پایان بازسازی صحنه حادثه پدر بزرگ بنیتا رو به متهمان کرد و گفت: «شما را هرگز نمی‌بخشم.» او گفت: «اگر نوه‌ام را به خانه‌اش باز می‌گرداندی حتماً از شکایتم گذشت می‌کردم، اما الان فقط با اعدام شما آرام می‌شوم.» محمد، متهم ردیف اول در حاشیه بازسازی صحنه حادثه از پدر بزرگ بنیتا خواست در هیچ شرایطی آنها را نبخشد. 

وی گفت: «من را اعدام کنید و اشد مجازات حق ما است.» مهدی، متهم ردیف دوم گفت: «بعد از اینکه محمد پراید را سرقت کرد، من به سر خیابان رفتم و در قیامدشت خودم را به او رساندم. بعد از اینکه وسایل داخل خودرو را برداشتیم به محمد گفتم که آژانس بگیر و بچه را به خانه‌اش بفرست. بعد از هم جدا شدیم تا اینکه چند روز بعد متوجه شدم بچه را برنگردانده است. بعد با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را توضیح دادم تا اینکه مأموران من را بازداشت کردند.» محمد، اما حرف‌های مهدی را انکار کرد و گفت: « او دروغ می‌‌گوید که گفته برای بازگرداندن بچه آژانس بگیرم. اگر راست می‌گوید چرا خودش بچه را باز نگرداند.» دو متهم پس از بازسازی صحنه به اداره آگاهی منتقل شدند.
کد N1741450

وبگردی